|
|
انجمن ایرانی تاریخ اسلام- اخبار سمینارها و کنفرانسها
|
همایش مناسبات فلسفه و تمدن در جهان اسلام برگزار شد.
|
|
بازیابی تصاویر و رنگها | تاریخ ارسال: 1398/2/10 | |
به گزارش روابط عمومی انجمن ایرانی تاریخ اسلام، همایش "مناسبات فلسفه و تمدن در جهان اسلام"، به همت دانشکده الهیات و ادیان دانشگاه شهید بهشتی و انجمن ایرانی تاریخ اسلام ، روز دوشنبه نهم اردیبهشت ۹۸ در سالن صدرالمتألهین دانشکده الهیات و ادیان دانشگاه شهید بهشتی، با حضور جمعی از اندیشمندان و علاقهمندان برگزار شد.
در نشست نخست این همایش دکتر سید احمدرضا خضری، استاد گروه تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی دانشگاه تهران و رئیس هیئت مدیره انجمن ایرانی تاریخ اسلام در سخنرانی خود با موضوع "مفهوم تمدن اسلامی"، بیان کرد: "در اینجا باید دید که مراد از تمدن اسلامی کدام تمدن است؟ آیا مراد تمدنی است که در دوره اموی یا عباسی یا صفویه رخ داده است؟ هر یک از تمدنها را اگر بخواهیم مورد تحلیل دقیق قرار دهیم، خواهیم دانست با آن چیزی که در چهارچوب تمدن اسلامی قرار می گیرد، یک تعارض و تناقض عینی و ملموس دارد. یعنی آنچه در بیرون به عنوان مصداق تمدنی شاهدیم، با آنچه به نام تمدن اسلامی معرفی میکنیم، همخوانی ندارد. زیرا آن تمدن بیرونی و مصداقی نه متصف به صفات اسلامی است، آنگونه که مورد نظر اسلام است و نه دقیقاً برآمده از آموزهها، فرامین و مبانی دین اسلام است".
وی تصریح کرد: "اگر مراد از تمدن اسلامی یک مفهوم آرمانی است، یعنی بر اساس همان چیزی که از پیشینه تاریخی، چنین دیدگاهی وجود دارد بخواهیم یک تمدن اتوپیایی تعریف کنیم یا بر اساس آنچه در مدینه فاضله فارابی و یا شهر خدای آگوستین آمده است، بحث کنیم که منظور ما یک تمدن خدایی و شهر اتوپیایی و دقیقاً بر اساس آموزههای دینی باشد، سخنی جداگانه است و میتوان گفت که اسلام نیز الگویی از یک تمدن که میتواند آرمان گرایانه و بر مبنای رفتارها و مناسبات انسانی باشد، تعریف کرده است که این تمدن الگویش این چنین است. لذا اگر چنین چیزی مورد نظر باشد و قرار است در عالم تعریف وجود داشته باشد، باکی نیست و سخنی در این باره نداریم".
خضری بیان کرد: "اما اگر مراد از تمدن اسلامی تمدنی است که در تاریخ واقع شده و صورت تاریخی و ساحت تاریخی نیز یافته باشد، این تمدن نه بر وجه وصفی و نه بر وجه اضافی تاکنون پدید نیامده است. یعنی حیثیت تاریخی نیافته است. چرا؟ چون اگر این تمدنهایی که به نام اسلامی میشناسیم را مورد ارزیابی قرار دهیم، اساساً با آموزههای دینی و اسلامی و مبانی که در دین اسلام، قرآن و سنت پیامبر (ص) وجود دارد همخوانی ندارد. شما در بیرون، تمدنی را میبینید که میتوانید آن را مشابه تمدن های پیشین نظیر تمدن ایرانی یا یونانی یا رومی بدانید. در واقع اگر به جی این اصطلاح گفته میشد تمدن ایران دوره اسلامی و یا تمدن مصر دوره اسلامی و یا تمدن بینالنهرین دوره اسلامی، ایرادی بر این سخن وارد نبود و این اصطلاح درست بود".
استاد گروه تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی دانشگاه تهران در ادامه افزود: بنابراین سؤالی که مطرح میشود این است که پس چه چیزی باید برای این تمدن به کار برد که درست باشد و چرا این اصطلاح اساساً درست نیست؟ شواهد تاریخی فراوانی داریم که در درون این تمدن وجود دارد. یعنی نمونههای تمدنی را میتوانیم ذکر کنیم که در درون همین تمدن تاریخی وجود دارد که اساساً در جهت مخالف آموزههای اسلام است. در دورن همین تمدن است که شما استبداد به عنوان یک بیماری تاریخی و مزمن و پربسامد در طول این تمدن وجود داشته است و در دورن این تمدن است که بی اخلاقی هایی چون تبعیض طبقاتی، خشونت، بی عدالتی، اشرافی گری، و پدیده های ناروایی چون آثار و سازه های غیر انسانی وجود داشته است".
رئیس انجمن ایرانی تاریخ اسلام تصریح کرد: "این تمدنی که آن را تمدن اسلامی میدانیم، در واقع توسط همان کسانی پدید آمده که در طول تاریخ اسلام حاکمیت داشته و ما آنها را میشناسیم. به عبارت دیگر، ما کسی را نداریم که در طول تاریخ گذشته، تمدن خلق کرده باشند و آدمهای دیگری نیز گذشته را رقم زده باشند؛ خیر، همان آدمها و خلفایی چون امویان و عباسیان هستندکه تمدن اسلامی را جهت داده اند. اگر تاریخ را ببینیم، معلوم میشود همان کسانی که تاریخ را پدید آوردهاند، همانها هستند که این تمدن را نیز پدید آوردهاند و خلفایی از امویان نداریم که جامع دمشق را پدید آورده باشند و خلفایی هم داشته باشیم که آمده باشند و جنایات، استبداد، اشرافیت و تبعیضات نژادی را در تاریخ اسلام رقم زده باشند. همان آدمها این کارها را کردهاند".
این استاد دانشگاه تهران در ادامه بیان کرد: "پس این واژه برساخته از کجا آمده و برای این واقعیت تاریخی به کار رفته است؟ این مسئله نیاز به بحث جدا گانه ای دارد".
خضری تصریح کرد: "به نظر بنده، مناسبترین واژهای که میتواند از میان همه واژگان به کار رفته در این باره این است که این تمدن را تمدن در جهان اسلام بنامیم. البته واژگان دیگر و اصطلاحات دیگری نیز وجود دارد. مثلاً تمدن مسلمانان، تمدن عرب و تمدن ملل اسلامی و ... ، که بسیاری از نویسندگان اینها را به کار بردهاند. در دنیای ما، خیلیها بر طبل تمدن عرب میزنند و میگویند این تمدن برآمده از عقل و تلاش عرب است، لذا عربی است و طرفدارانی نیز دارد".
این استاد دانشگاه تصریح کرد: "از میان این همه واژگان، اصطلاح تمدن در جهان اسلام به صحت و به آنچه اتفاق افتاده نزدیکتر است. نه اینکه این اصطلاح صد در صد درست باشد، بلکه نزدیکتر است. چرا؟ برای اینکه بعد از ظهور اسلام و در نتیجه ظهور اسلام، تحولات بزرگی در دنیای بشر واقع شد. ظهور اسلام بسیاری از آن تحولات تاریخی را که در حال وقوع بود، متوقف کرد و تحولات تاریخی دیگری را رقم زد. ظهور اسلام مسیر تاریخ را تغییر داد و بسیاری از رویدادهایی را رقم زد که اگر اسلام نبود رقم نمیخورد.
خضری در ادامه افزود: "وقتی اسلام ظهور کرد، بنا بر آن آموزههایی که در قرآن وجود داشت و سنت تأیید کرد و بعدها سیره سلف صالح تعیین کرد، یک جهان جدید تعریف کرد. که در آن، مسلمانان، کفار، اهل کتاب و همه کسانی که دیندار و یا بیدین بودند و یا هر فکری داشتند، بهره ای و حقی از زندگی داشتند و نقشآفرینی کردند. در این جهان است که یهودیان، مسیحیان، زردشتیان، صابئین و ... در کنار مسلمانان در پدید آوردن این تمدن نقش ایفاء کردند.
یک مثال مشخص در این باره نهضت ترجمه است. این نهضت در دوره عباسی نهادینه شد و افرادی که آن را انجام دادند، عموما سریانی، ایرانی و رومی بودند. لذا نقش اساسی را عموماً غیر مسلمانان داشتند. آثار، برای غیر مسلمانان است و نقش اساسی در این انتقال، توسط غیرمسلمانان ایفا شده است و بهرهبرداری نیز در جهان اسلام صورت گرفت و در کنار سایر مواریث و معارفی که از خود اسلام باقی مانده بود، در تمدن اسلامی به کار گرفته شد. این در حالی است که نقش نهضت ترجمه را در انقلابی که در تمدن اسلامی صورت گرفت نمی توان نادیده گرفت".
رئیس هیأت مدیره انجمن ایرانی تاریخ اسلام در انتهای سخنان خود گفت: "در جهانی که اسلام تعریف کرده یک یهودی، سریانی، زردشتی و ... در کنار یک مسلمان نقشآفرینی کرد و مسئولیت خود را انجام داد. این را اسلام اجازه داد، برای اینکه این دین میگوید «اطلبوا العلم و لو بالصین» و یا «اطلبوا العلم ولو من اهل النفاق»، لذا بر اساس همین مکتب و بینش، این تمدن میتواند با این عنوان شکل بگیرد و آن مفهوم و عنوانی که میتواند با مصداق بیرونی این تمدن همخوانی داشته باشد، عنوان تمدن در جهان اسلام است که با هوشمندی تمام، دستاندرکاران همایش نیز این عنوان را برگزیدهاند".
خضری در انتهای سخنان خود بیان کرد: "بنابراین اگر تمدنی که در دوران های مختلف تاریخی شکل گرفته است را همان تمدنی که مورد نظر اسلام بدانیم ظلم به اسلام است و شاید در آینده چنین تمدنی محقق شود، آما آنچه در تاریخ شاهدش بودیم آن تمدنی نیست که مورد نظر و خواست اسلام بوده است".
|
|
|
نشانی مطلب در وبگاه انجمن ایرانی تاریخ اسلام:
http://isihistory.ir/find-1.62.107.fa.html
برگشت به اصل مطلب
|
| |